خلاصه کتاب:
سال بد روایتگر داستان خانواده ی سلطانیست !
آیدا و شهاب که دختر عمو و پسر عمو هستند و هم بازی و عاشقِ دوران کودکی ... و حالا در آستانه ی ازدواج به سر می برند ... . ولی با اشتباه مهلکی که شهاب مرتکب می شود ، همه چیز بهم می ریزد !
آیدا بی صبر و آشفته به دنبال جبران اشتباه شهاب و بیرون کشیدن او از مخمصه است ... و پای شخص سومی به زندگی و رابطه ی آن ها باز می شود ...
عمادِ شاهید ...#جدید
خلاصه کتاب:
رمان درباره ی دختری به اسم هانا که با اینکه دختره ولی شیطنت هایی میکنه یه شب تشنه از اتاقش بیرون میاد که با حضور مردی که نمیشناسش نیازهای زنونشو بیدار میکنه و تا مرز جنون میبرش از قضا اون مرد از فردای اون روز مهمون خونش میشه و راننده شخصی هانا و هر روز با سوپرایز های از جانب اون همراه میکنه..
خلاصه کتاب:
بعد از رفتن مامان بابا خیلی تنها شدم،شاید همین باعث شد پای غریبه ها رو به خونم باز کنم،همونایی که برای اموالم دندون تیز کرده بودن و برای رسیدن به اون میراث،بهم تهمت دیوونگی زدن ولی من قرار نیست همیشه توی اون دیوونه خونه بمونم و بزارم اونا با پولای من برای خودشون خوش باشن
اونا رو ذره ذره نابود میکنم باید بدونن از یه دیوونه چه کارایی برمیاد...#جدید🌱
خلاصه کتاب:
تارا یه نوجون ۲۰ ساله ست. سال آخر فوق دیپلم گرافیک . یه دختر لکنتی و خجالتی ست. سه ساله پدرش رو از دست داده و عمو بزرگش اونارو حمایت کرده. پسرعموی تارا کیارش مردی ۴۰ساله با بچه ای سه ساله به ایران میاد و عموی تارا خواستار ازدواج این دوتاست کیارش به علت ناتوانی جنسی از زنش جدا شده و با دیدن تارا....
خلاصه کتاب:
بهار که پدرش فوت شده و خانواده اش از لحاظ مالی تو شرایط بدی هستند، بعداز اینکه رشته پرستاری دانشگاه تهران قبول میشه به اصرار مادرش بجای کارکردن میاد تهران.چون دیر اقدام کرده بود خوابگاه گیرش نمیاد و مادرش بهش میگه چون تو شرایط خوبی نیستن بهتره بره خونه ی دختر خاله اش.
دختر خاله ی بهار یه دندان پزشک پولدار که بعداز فوت شوهرش با برادر شوهرش مهرداد که هفت هشت سال از خودش کوچیکتره و یه مرد خوشتیپ و جذاب و مایه داره ازدواج کرده و زندگی خوبی نداره چون مدام با مهرداد درحال جنگ و دعواست.
همون روز اول مهرداد از بهار خوشش میاد و بهش پیشنهاد رابطه میده و اونقدر بهارو به پول و قربونت برمهاش وسوسه میکنه تا بهار باهاش وارد رابطه میشه و موفق هم میشه و دقیقا زمانیکه استاد بهار فرزین عاشقش میشه رسوایی عظیمی به بار میاد که..
خلاصه کتاب:
قضاوتت کردند؟
فدای سرت .
خدا را شکر کن .
تو یکی را داشتی که به اندازه ی یک هشتِ افتاده پشتت
بود.
کنارت بود.
همراهت بود.
همدمت بود.
عاشقت بود.
عاشق...
خلاصه کتاب:
این رمان در مورد دختری که سره یک شرط پا به مرده شور خونه میزاره و میبینه اونجا یک سری آدم به دخترای مرده ت*جاوز میکنن و از ترس هیچی نمیگه که به اونم ت*جاوز میکنن و...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان بهشت... -زود باشید! زود باشید! همینجوری بیکار اینجا واینستید ببینم؛ تا ساعت چهار بعد از ظهر این حیاط و باغ پشتی باید آماده شده باشه. یالا بدویید! صدای جیغ جیغ ها و دستور دادنای خاتون از یه طرف، نوری که از سه تا لایه پرده رد میشد و صاف میخورد توی چشمم هم از یه طرف. پوفی کردم و با حرص پتو رو کنار زدم. یه چشمم و باز کردم و اطرافم و یه دور سریع از نظر گذروندم و در همون حال دنبال گوشیم میگشتم. ساعت نزدیک ده بود …
خلاصه کتاب:
دانلود رمان مدوسا... صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم …
خلاصه کتاب:
دانلود رمان رز خونی... رز تنها دختریه که می تونه از آلفاهای غالب حامله بشه و کلا دوتا آلفای غالب تو این دنیا وجود داره. دوقلوهای یین و یانگ، لوکاس و کارلوس گرگ های آلفایی که همه از دیدنشون به وحشت میوفتن. دوقلوهایی که نیاز به وارث دارن اونم وارثی که از وجود جفتشون باش. رز ساده بدون اینکه بخواد وارد رابطه ای سه نفره میشه اما باید ببینیم میتونه همزمان با دوتاشون باشه یا نه! قطعا بودن همزمان با دوتا گرگ آلفا قرار نیست آسون باشه …