دانلود رمان رسم دلتنگی به قلم فاطمه سالاری با لینک مستقیم
دانلود رمان رسم دلتنگی… رسم عجیبی دارد این دلتنگی…وقتی دلت تنگ میشود، حجم بزرگش مانند بغض در گلو مینشیند؛ مانند اشک از چشم سرازیر میشود.
و مانند دستی نامرئی، قلبت را درهم میفشرد. تو را چنان در دنیای شیرین خیالت اسیر میکند.
تا به خود میآیی میبینی رویت چروکیده و مویت سپید شده؛ اما این دلتنگی به قوت خود باقیست.
با دستمال نم قلممو را گرفت و کنار بقیه سر جایش گذاشت.
بازم چشم.
زنده باشی مادر، اگر حوصله ات کشید یه جارو هم توی خونه بکش.
اینبار نوبت دکمه های روپوش تنش بود که آنها را یک به یک باز کند. اونم به چشم.
خانم جان که از در بیرون رفت، نگاهش را به گلدان کنار دستش دوخت.
هنوز برای کامل شدن طرح رویش وقت زیادی نیاز داشت که با دستورات جدید امروز دیگر فرصتی پیدا نمیکرد.
زیر زمین یا همان کارگاه کوچک و دوست داشتنی اش را کمی مرتب کرد. اینجا همه ی آرزوهایش را در دل خود جای داده بود.
برای اینکه دوباره مثل دو سال قبل از طرف ترنم و ترانه
غافلگیر نشود در را قفل کرد و از پله ها بالا رفت.
آن وقت ها تازه این زیرزمین را به عنوان کارگاه برای خود آماده کرده بود…
یک روز که از مدرسه برمیگشت در نیمه باز کارگاه توجه اش را جلب کرد.
متعجب و ترسیده پا به داخل گذاشت؛ اما چیزی نگذشت با دیدن فضای بهم ریخته اش غم جای ترس را در دلش گرفت.
چند قدم جلو رفت، دو تا از کوزه ها شکسته و مقدار زیادی خاک رُس کف زیرزمین ریخته بود.
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید
دانلود رمان رسم دلتنگی... رسم عجیبی دارد این دلتنگی…وقتی دلت تنگ میشود، حجم بزرگش مانند بغض در گلو مینشیند؛ مانند اشک از چشم سرازیر میشود.
و مانند دستی نامرئی، قلبت را درهم میفشرد. تو را چنان در دنیای شیرین خیالت اسیر میکند.
تا به خود میآیی میبینی رویت چروکیده و مویت سپید شده؛ اما این دلتنگی به قوت خود باقیست.