دانلود رمان کمی برایم عشق دم کن به قلم شهلا خودی زاده با لینک مستقیم
دانلود رمان کمی برایم عشق دم کن… مهندس نوشین مجد، دختر جوانی که توانسته خلاقیت و توانایی و شایستگی خود به عنوان یک خانمِ مهندس، به تمام همکاران و اطرافیانش ثابت کند، حالا قراره است وارد یک کمپ پر از مرد شده تا جایگزین معاون یک پروژه (پل سازی) بشود، اما سرپرست کارگاه کسی نیست جز (یاشار توانا) یک مهندس به شدت ضد زن کسی که اجازه نزدیکی هیچ خانمی را به کارش نمی دهد، او با کارشکنی های زیادی برای از بین بردن این پروژه روبه رو است اما…
با حس کمر درد، صاف ایستادم و دستانم را به کمرم زدم. بعد از ظهر بود و من هنوز مشغول کار بودم.
با وجود این که می دانستم حق چنین رفتاری را با من ندارند و به راحتی می توانستم به مرکز گزارش کنم اما تصمیم گرفته بودم خودم مقابل مهندس یاشار توانا بایستم و بچه بازی درنیاورم.
من آن قدری قوی بودم که با این چیزها ککم نگزد.
تقه ای به در خورد و همزمان در فلزی کانکس با صدای قیژی باز شد و جوانکی کوتاه قد که معلوم بود تازه پشت لبش سبز شده است با یک سینی غذا وارد اتاق شد.
_سلام خانم مهندس. جواب سلامش را دادم و خواستم سینی را روی تنها میز کوچک گوشه ی کانکس بگذارد.
با تعجب به دور و برش می نگریست که همزمان با قراردادن سینی روی میز گفت: -یعنی واقعا این جا رو بهتون دادن خانم مهندس؟
لحنش تحقیر نداشت فقط متعجب شده بود. کاملا متوجه بودم که مهندس توانا بازی اش را شروع کرده است اما کور خوانده بود من از آن بیدها نبودم که به این بادها بلرزم.
با نگاهم محتویات سینی را رصد کردم: -آشپزخونه کجاست؟
منظورم را گرفت اما در جواب گفت:نیازی نیست شما تا اشپزخونه بیایی، مهندس توانا منو مسئول این کار کردن.
دلم می خواست بگویم مهندس توانا خیلی بی جا کرده است اما به جایش گفتم: -خوبه حداقل این یکی رو فهمید…
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید