رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی با فرمت پی دی اف PDF
رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
مطالب محبوب
دانلود رمان تکاور به قلم کلثوم حسینی با لینک مستقیم

دانلود رمان تکاور به قلم کلثوم حسینی با لینک مستقیم

دانلود رمان تکاور به قلم کلثوم حسینی با لینک مستقیم

رمان تکاور نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : 1066

خلاصه رمان تکاور

دانلود رمان تکاور… همه چیز از شب مرموز و ترسناک شروع شد. از یک عشق قدیمی تا تباه کردن ثمره آن عشق.
آتشی ‌که به پا شد، و قتل‌عامی دردناک
پروای‌ای که از دل مهر و محبت به قعر جهنم سرد و بی‌روح فرو آمد و مردی که مردانه ایستاد پای عزت او…
تقابل نفرت و عواطف میان انبوه دشمنان قسم‌خورده و کینه‌توز…

پیشنهادی از سایت شایسته دات کام:

دانلود رمان روزهای مسموم به قلم هاله نژاد صاحبی با لینک مستقیم

دانلود رمان رد پای برف به قلم سمیرا ایرتوند با لینک مستقیم

دانلود رمان آبادیس به قلم نگار مقیمی با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان تکاور

از میان چاله و چوله های آسفالت با نفس نفس زدن های پی در پی و چشمان دو دو زده با دزدکی چشم چرخاندن در کوچه ها و پسکوچه ها می دود…

نفس برایش نمانده، نای دویدن ندارد؛ ترسیده و با تنی منقبض شده از واهمه؛ بند کوله پشتیاش را محکم می چسبد.
یک غفلت برابر با تباهی کاملش است، نمیخواهد آقاجانش را در تنگنا و ذلت بکشاند.
اما آنها؛ آن صدای رعب آور و کلفت

که در پشت خط بد و بیراه رکیکی بار آقاجانش کرده؛ مشخص میکرد که به هیچ عنوان شوخی در کارش نبود و نیست.
با همان چشمان عسلی اش دیده بود. آقاجانش با تمام سماجت هایش در پشت خط، خطاب به فرد ناشناش تا چه حد لغز خواند و بعدش…

اما آن چیزی که برایش ُمسجل بود؛ بالارفتن ِ فشار آقاجان و دست از کار افتاده و چروکیدهاش میبود. با حس خفگی روی قلب نیمه کارهاش نشست. چشمهای کمسو با آن عینک گرداش خود به خود روی هم قرار گرفت و جیغ بلند مامان بود و…
– بگیرینش.. اون هاش… همون مانتوی مدرسه ایه…

بجنب همونی که کیفشو چسبیده…
نفس در سینه اش با فریاد رعب آور کلفت مرد از پشت سرش؛ خفناک

محبوس میشود… با منگی و ترس تشدید شده سرکی به پشت سرش میاندازد. از دیدن یک ون مشکی و دو سوار کلاه برسر روی موتور سیکلت؛ خون در رگ هایش منجمد میشود… دو پا دارد، دوتای دیگر از فرط وحشت قرض میگیرد و با تمام توان چنان میدود. قفسه سینه اش علاوه بر سوزش سینه اش؛

خشک شدن بیحد گلو و حلقومش را حس میکند.

سایه های شوم مرگ بالای جسم نحیف اش چنبره زده است و هر آن میان ردای سیاهش، تمام و کمال می بلعید.

دانه های درشت عرق از تیره پشتش رد میشود تا ستون فقراتش میرسد

در نهایت روی لبه شلوار پارچه ایش می رسد… کش ِ شلوار مدرسه ایش؛ اذیتش می کرد و تنگی بیشاز حد شلوار هم مانع

بزرگی برای دویدن با گامهای بلند و تند می بود.
مقنعه سرمه ایش؛ مدام در اثر وزش باد و سرعت بیحدش؛ جلوی صورت ملتهبش می رسید و جلوی نگاه به جلوی پایش را می

گرفت اما آن خلافکاران قصد کوتاه آمدن نداشتند…

باید جاناش را نجات میداد وگرنه…
با فکر بعدش؛ توان بیشتری به جانش ترزیق می شود و تندتر از قبل می دود. سر چهارراه کنار دکهای کنار نبش می ایستد و با

خستگی و عطش؛ تندتر زدن طپش قلب ترسیدهاش بنای چاق کردن دم و بازدم ریه و قلبش می کند.

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

خلاصه کتاب
دانلود رمان تکاور... همه چیز از شب مرموز و ترسناک شروع شد. از یک عشق قدیمی تا تباه کردن ثمره آن عشق.
آتشی ‌که به پا شد، و قتل‌عامی دردناک
پروای‌ای که از دل مهر و محبت به قعر جهنم سرد و بی‌روح فرو آمد و مردی که مردانه ایستاد پای عزت او…
تقابل نفرت و عواطف میان انبوه دشمنان قسم‌خورده و کینه‌توز...
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

تبلیغات متنی
درباره سایت
رمان vip مرجع دانلود و خرید رمان های ممنوعه، رمان های بدون سانسور، رمان های اروتیک، رمان های بزرگسال، رمان های کمیاب، رمان های ایرانی، دانلود رمان های عاشقانه pdf و خرید پی دی اف رمانه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.