رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی با فرمت پی دی اف PDF
رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
مطالب محبوب
دانلود رمان امیدی دوباره به قلم کاراگل با لینک مستقیم

دانلود رمان امیدی دوباره به قلم کاراگل با لینک مستقیم

دانلود رمان امیدی دوباره به قلم کاراگل با لینک مستقیم

رمان امیدی دوباره نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه، معمایی

تعداد صفحات : ۴۰۱۹

خلاصه رمان امیدی دوباره: 

دانلود رمان امیدی دوباره… بهار شمس، وکیل تازه‌کار و طلاق‌گرفته‌ای است که یک دختر دارد. روزی در جریان یکی از پرونده‌هایش با کارن عیشی آشنا می‌شود. کارن تلاش می‌کند تا با پول بهار را بخرد، اما موفق نمی‌شود و در نهایت پرونده را می‌بازد. چند ماه بعد، بهار به عنوان وکیل در یک شرکت جدید مشغول به کار می‌شود که کارن یکی از سهامداران آن است…

پیشنهاد ما بعد از دانلود رمان امیدی دوباره

دانلود رمان عروس کاغذی به قلم هانی زند با لینک مستقیم

دانلود رمان هزار چم (جلد دوم) به قلم زینب ایلخانی با لینک مستقیم

دانلود رمان هزارچم (جلد اول) به قلم زینب ایلخانی با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان امیدی دوباره

منشی با دیدن بهار از جایش بلند شد و سلام کرد.

بهار با لبخند جوابش را داد و گفت: «یه دمنوش برا من میاری، بی‌زحمت؟»

– «چشم، الان میارم اتاقتون!»

بهار تشکر کرد و وارد اتاقش شد. کیفش را روی میز گذاشت و خودش را روی صندلی رها کرد.

بدنش را کشید و نفسش را محکم به بیرون فوت کرد.

نگاهش را به سقف داد و ذهنش به سمت کارن رفت. از صبح پیام نداده بود و خبری از او نداشت.

صاف روی صندلی نشست و موبایلش را از کیفش بیرون آورد.

وارد صفحه‌ی چتشان شد و پوست لبش را جوید.

یکبار هم اول او پیام بدهد، طوری نمی‌شود. فقط می‌خواست حالش را بپرسد!

با تردید تایپ کرد: «سلام، خوبی؟»

پیام را ارسال کرد و صفحه‌ی موبایلش را بست.

کمی بعد، چند تقه به در اتاق خورد و منشی وارد شد.

لیوان دمنوش را به دستش داد و گفت: «ببخشید، میشه یکم باهاتون حرف بزنم؟»

بهار در حالی که قلپی از دمنوش‌های همیشه خوشمزه‌اش می‌خورد، سری تکان داد و دستش را به سمت صندلی گرفت.

لیوان را پایین آورد و گفت: «حتما، بشین.»

منشی روی صندلی مقابلش نشست و در حالی که لبخندی روی صورتش بود، با خجالت دستی به مقنعه‌اش کشید:

– «راستش خانوم شمس، من… تقریبا یه هفتست که فهمیدم حامله‌ام.»

بهار لبخند پررنگی زد و با هیجان گفت: «مبارکه عزیزم، خیلی خوشحال شدم برات.»

– «مرسی… راستش همسرم می‌گه این چند ماه بهتره تو خونه استراحت کنم…»

عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

خلاصه کتاب
دانلود رمان امیدی دوباره... بهار شمس، وکیل تازه‌کار و طلاق‌گرفته‌ای است که یک دختر دارد. روزی در جریان یکی از پرونده‌هایش با کارن عیشی آشنا می‌شود. کارن تلاش می‌کند تا با پول بهار را بخرد، اما موفق نمی‌شود و در نهایت پرونده را می‌بازد. چند ماه بعد، بهار به عنوان وکیل در یک شرکت جدید مشغول به کار می‌شود که کارن یکی از سهامداران آن است...
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

تبلیغات متنی
درباره سایت
رمان vip مرجع دانلود و خرید رمان های ممنوعه، رمان های بدون سانسور، رمان های اروتیک، رمان های بزرگسال، رمان های کمیاب، رمان های ایرانی، دانلود رمان های عاشقانه pdf و خرید پی دی اف رمانه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.