دانلود رمان بوسه بر گیسوی یار به قلم شیرین نور نژاد با لینک مستقیم
رمان بوسه بر گیسوی یار یک داستان عاشقانه و طنز است که ماجرای تقابل دو شخصیت کاملاً متضاد را روایت میکند. دختر و پسری که در همسایگی هم زندگی میکنند و هرکدام سعی دارند دیگری را به زانو درآورند! داستانی پر از کشمکش، لجبازی، طنز و در نهایت عشق.
رمان بوسه بر گیسوی یار درباره دو همسایه با دنیای متفاوت است. یک دختر قرتی و باکلاس که زندگیاش همیشه نظم خاصی دارد و یک پسر لات و ناخلف که کفتربازی یکی از تفریحات مورد علاقهاش است. این دو شخصیت با عقیده مشترکی زندگی میکنند: اینکه میتوانند دیگری را از خانهای که حق خودشان میدانند فراری دهند! اما در جریان کینه و لجبازی، تصمیم به ازدواج میگیرند. این ازدواج که ابتدا تنها وسیلهای برای اذیت کردن دیگری است، در نهایت آنها را به جایی میبرد که…
“هوا رو به روشنی میرود و چند ساعتی هست که از خواب بیدار شده و بیخوابی به سرم زده است.
دو روز است که به اتابک قول دادهام به او فکر کنم تا بشود یکی از دغدغههای من…
فکر میکنم اما نه در مورد خودش بلکه در مورد حرفهایش، درمورد اروند و بهادر و ماجراهایی که نمیدانم چیست.
اما مرگ اروندی که اتابک میگوید باعثش نارفیقی بهادر است، قلبم را آزرده میکند.
اتابک نه… نامرد بودن بهادر تمام ذهنم را دربرگرفته است. بهادری که سکوت اختیار کرده است!
از آن روز چشم در چشم نشدهایم و نگاه آخرش وقتی که با اتابک همراه شدم، آخرین چیزی ست که از خود در ذهنم بر جای گذاشته است.
سکوت کردنش هم ماجراست، سکوتش… شلوغ بازیاش… اذیتهایش… نگاه کردن یا نکردنش… نزدیک شدن یا دور شدنش…
اصلاً همه جور برخوردش برای من مشکوک است که نکند نقشهای داشته باشد؟ مشکوک میزند…
باید احتیاط کنم… باید حواسم را جمع کنم… ضربههای بهادر غافلگیرانه و کاری است…
بهادر… رفیق اروندی است که در حقش نارفیقی کرده… یا نامردی!
این حس… به این آدم غلطترین حس دنیاست و اگر… اگر بهادر بفهمد… وای اگر بفهمد که من بیچارهام!
همین راهی میشود برای آسیب دیدن… ضربه خوردن… زمین خوردن… شکست خوردن!
نمیدانم چطور و چه وقت بین افکار دیوانهکننده به خواب میروم…”
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا، به هزاران رمان آنلاین و آفلاین دسترسی داشته باشید و از دنیای کتاب و رمان لذت ببرید.
اگر شما نویسنده این رمان هستید و از انتشار آن در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف دهید.