دانلود رمان هشت متری به قلم شقایق لامعی با لینک مستقیم
دانلود رمان هشت متری… داستان، با ورودِ خانوادهای جدید به محله آغاز میشود؛ خانوادهای که دنیایی از تفاوتها و تضادها را با خود به هشتمتری آوردهاند. “ایمان امیری”، یکی از تازه واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بیاعصاب” رویش میزند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله و خصوصاً خانوادهی آیدا را به چالش میکشد و درگیر و دار این برخوردها، ماجراهایی پیش میآیند که آیدا را بدجوری به زندگیِ “بیاعصاب” گره میزنند…
دو-سه ساعت خواب بی وقفه و بی دردسر، از من آیدای دیگری ساخته بود؛ پرانرژی بودم و پُرایده، شاد، البته توی عالم دیگر!
خواب عجیبی دیده بودم؛ یا بهتر است بگویم خواب شیرین عجیبی دیده بودم و نکته ی عجیبتر ماجرا،
آنجا بود که بی اعصاب به خواب هایم هم راه پیدا کرده بود!
هوا داشت رو به تاریکی می رفت ایلناز هنوز برنگشته بود و بابا برای نماز مغرب به مسجد رفته بود.
مامان داشت به مخاطب تلفنی اش که نمی دانستم کیست، یک بند می گفت “عزیز اولاسان.
غلام توی کوچه عربده می کشید و به بچه ها می گفت بازی را تمام کنند و بروند به خانه هایشان تا او بتواند کپه ی مرگش را بگذارد که صبح باید برود دنبالیک لقمه نان حلال!
و من، وسط تمام این روزمرگی های تکراری داشتم ظرف ها را آب می کشیدم و کم مانده بود که رقصم بگیرد!
هنوز پی نبرده بودم که چه چیزی آنطور شاد کرده بود مرا!
در زندگی صدبار خوب خوابیده بودم صدها بار گوجه بادمجن خوشمزه خورده بودم!
و در کل تمام خوشی های آن روز را بارها و بارها تجربه کرده بودم.
اما جنس شادی آن روزم فرق داشت با شادی های همیشگی؛ جنسی که برایم ناشناخته بود!
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید