دانلود رمان شبی در پروجا به قلم سارا انضباطی با لینک مستقیم
دانلود رمان شبی در پروجا… حنا زنی جوان و شکست خورده که سال ها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته و محکوم شده! اما یک شب وقتی میفهمه قراره بازیچه تر از چیزی که هست بشه تصمیم به فرار میگیره و حین فرار و در عین ناامیدی در دل یکی از شب های تاریک و زیبای شهر پروجا با سید الیاس طباطبایی رو به رو میشه! مردی از جنس نجابت و مردانگی… مردی که از اون شب به بعد مثل معجزه زندگی حنا رو زیر و رو میکنه و به قلب شکستهاش عشقو یاد میده! …
نفس بریده پلک باز کردم.
کابوس بودن بهزاد و گول خوردن من و احمق بازیام و رفتنم از کشور بدون گفتن یک کلام به حسام و مادرم،
چنان یقه ام رو چسبیده بود که حالم بدتر از هر زمان دیگه ای شد.
ساعت دوازده ظهر بود؛
یاس کمی اون طرف تر از من به خواب رفته بود و من با وجود دیر خوابیدنم ممکن نبود دیگه با دیدن اون كابوس لعنتی به خواب برم.
نفس عمیقی کشیدم و از جا بلند شدم؛ دست و صورتم رو شستم و بعد کتری رو روشن کردم.
سکوت خونه و نبودن سر و صدا هر چند که باعث آرامشم بود اما من رو برای خونه آنام و حضور خانواده اشون دلتنگ کرد.
همش یک روز بود که ندیده بودمشون اما دلم قدر هزار روز براشون تنگ بود.
بودن کنار یاس خاطرات قدیمم رو زنده کرده بود اما من دلم خونهی آنام رو می خواست…
گریه های امیر رضا بوی نون تازه های آتا دلقک بازیای حوا، اخم و تخم های سرور خانوم و البته حضور جذاب مردی که حاضر بودم براش بمیرم اما اون دلبردار شده بود…
آه کشیدم و افکارم رو پس زدم؛ مغزم از هجوم افکار مختلف در حال انفجار بود.
دغدغه هام روز به روز بیشتر میشد و این حال نامعلوم من فقط همین شکست عاطفی رو کم داشت.
انگار که مغزم قابلیت دریافت پیام های مختلف رو از دست داده بود و در حال تحلیل موضوعات مختلف و بدبختیای عجیب و غریب زندگیم بود!
عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)