رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی با فرمت پی دی اف PDF
رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
مطالب محبوب
دانلود رمان خدای یارا به قلم مریم نامنی با لینک مستقیم

دانلود رمان خدای یارا به قلم مریم نامنی با لینک مستقیم

دانلود رمان خدای یارا به قلم مریم نامنی با لینک مستقیم

رمان خدای یارا نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : 285

خلاصه رمان خدای یارا: 

دانلود رمان خدای یارا… رمان راجب یه دختریه که قاتله و خارج از ایران زندگی میکنه  طی یه سری اتفاقات با افرادی آشنا میشه که به ایران با وحشت برمیگرده…. استارت ماجرا میخوره.

پیشنهاد شایسته بعد از دانلود رمان خدای یارا

دانلود رمان من تو به قلم مریم پیروند با لینک مستقیم

دانلود رمان نجیب بی آبرو به قلم هاله نژاد صاحبی با لینک مستقیم

دانلود رمان غم و عشق به قلم ستاره صولتی با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان خدای یارا

قاضی محکم دسته‌ی آن ابزاری که در کودکی آن را چکش به یاد داشت در دست گرفت. حتی حالا هم با آن زمان تفاوتی ندارد. اسم آن ناقوس مرگ را نمی‌داند! فقط می‌داند صدای او هنجار است روی مغزش که از درد در پستوی سرش مچاله کرده خود را. روی میز کوبیده شد… سه بار، هم‌زمان با صدای دادگاه. خبرنگارها عکس می‌گرفتند و محاکمه را با لذت ضبط می‌کردند. صدای قاضی برخواست و رعشه به تنش انداخت، رخسار او را سفید کرد:

– دادگاه به شماره‌ی پرونده‌ی ۱۶۸۷۷۹ رسمی است و به کیفرخواست رسیدگی می‌شود. سرکار خانم یارا توکل که به جرم قتل جناب آقای… (سرش سوت کشید، نام او چه بود؟) در این دادگاه محاکمه می‌شوند. حکم مذکور بدین وسیله است که سرکار خانم یارا توکل به اشد مجازات رسیده و طناب دار حکم اجرایی می‌باشد. ختم جلسه.

سقوط را از پرتگاهی حس کرد و با وحشت از روی بالشت ملافه‌ی سفید خیسش خیز برداشت و نعره زد:

– آخ!

محکم دست راستش را دور گردنش قاب کرد و نفس کشیدن را فراموش می‌کرد وقتی حتی کابوسش را می‌دید. پتو را کنار زد و با بلیز شلوار ساده‌ی مخصوص خوابش کنار پنجره رفت و محکم درب آن را باز کرد.

نفسش را با حرص بیرون فرستاد و اکسیژن را در ریه‌اش مهمان کرد. موهای فرپشتش را پشت گوش زد و به آسمان نگاه کرد. هوا ابری بود، نیمه شب بود و هوای سرد سرزمین غربت را به جان خرید، اما از خواب وحشتناک خود دوری می‌کرد. خوابی که یادآور کشورش بود و بی‌رحمی‌هایی که هنوز بعد از یک سال روی قفسه‌ی سینه‌اش سنگینی می‌کرد…

بغض کرد، دمی گرفت و به آسمان چشم دوخت و زیر لب نجوا کرد:

– بگو کجایی؟

سرما تا مغز استخوانش پیشروی کرد. چرخید و درب پنجره را کوبید و بست. قلاب آن را انداخت. به لطف ناپدری‌اش این آپارتمان در آلمان نصیبش شد. وقتی مادرش زن او می‌شد، خوب می‌دانست روزی آن مرد یارا را دک می‌کند… به جایی که مزاحم نباشد. آن مهمانی هم برای فرار از عیش و نوش‌های هر شب ناپدری بود که دلش نمی‌خواست حتی در جمع آن‌ها نقشی داشته باشد، چه برسد به اینکه هم‌پای مادر بیچاره‌اش و شوهر عزیز او در مهمانی‌هایشان شرکت کند.

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

خلاصه کتاب

خلاصه رمان خدای یارا: 

دانلود رمان خدای یارا... رمان راجب یه دختریه که قاتله و خارج از ایران زندگی میکنه  طی یه سری اتفاقات با افرادی آشنا میشه که به ایران با وحشت برمیگرده…. استارت ماجرا میخوره.

اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

تبلیغات متنی
درباره سایت
رمان vip مرجع دانلود و خرید رمان های ممنوعه، رمان های بدون سانسور، رمان های اروتیک، رمان های بزرگسال، رمان های کمیاب، رمان های ایرانی، دانلود رمان های عاشقانه pdf و خرید پی دی اف رمانه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.