دانلود رمان عشق خوشنام من به قلم بهاره نوری با لینک مستقیم
دانلود رمان عشق خوشنام من… بهاره طی یک اتفاق که برای دلارا میافتد متوجه رازی درباره ی او می شود بهمین دلیل مجبور به همکاری با پلیس می گردد، که باید وارد باندی شود که کار اصلی آن قاچاق عتیقه اس در این راه با سرگرد این پرونده (هونام) به عنوان خریدار یک عتیقه وارد باند مودت میشوند و …
وارد شرکت شدم به همه سلام کردم و رفتم سمت اتاق مشترک خودم و روژان و جناب شکیبا.
همین که اومدم درو باز کنم خانم سهرابی منشی دانیال محبی صدام کرد: خانم ایرانمش لطفا تشریف بیارید.
رفتم سمت میزش و با خوشرویی سلام کردم: سلام جانم خانم سهرابی؟
سهرابی: سلام عزیزم آقای محبی گفت اومدی بفرستمت داخل.
_نگفت چیکار داره؟ سهرابی-نه حرفی نزد.
_باشه ممنون. سهرابی-خواهش میکنم.
یعنی چیکار داره اول صبحی، تقه ای به درش زدم که جواب نداد دوباره در زدم که صدای بفرمایید ضعیفش اومد.
درو باز کردم خواستم سلام کنم که دیدم سرش رو میزه.
آروم داخل شدم و رفتم سمت میزش اما اصلا تكون نخورد.
تک سرفه ای زدم که با مکث سرشو بلند کرد: سلام با من کار…
با دیدنش حرف تو دهنم ماسید چشماش کاسه ی خون بود رنگشم به شدت پریده بود.
با نگرانی از وضعیتش پرسیدم: حالتون خوب نیست؟
هیچی نگفت فقط نگاهم کرد.
_چیزی شده جناب محبی؟
اشاره ای به صورتش کردم: رنگتون پریده اگه حالتون خوب نیست زنگ بزنم اورژانس؟
کمی با زبون لبای خشک شدشو تر کرد و با صدایی که به شدت ضعیف بود گفت:
محبی-طوری نیست خانم من خوبم نگران نباشید.
خواست از رو صندلی بلند بشه که یهو دستشو گذاشت رو قلبشو دوباره نشست.
با نگرانی رفتم نزدیک تر: شما حالتون خوب نیست باید برید بیمارستان، با اون حال بدش خواست مخالفت کنه که بخاطر دردش نتونست.
بی توجه بهش گوشیمو در آوردم و بلافاصله شماره اورژانسو گرفتم.
بعد از دادن توضیحات لازم و دادن آدرس گوشی رو قطع کردم رفتم بالا سرش تمام صورتش خیس عرق بود:
اورژانس تو راهه تا چند دقیقهی دیگه میرسه سعی کنید نفس های عمیق بکشید.
نفس نفس میزد از بین دندونای قفل شده نالید: نمی… تونم انگار یه ..وزنه … سنگین … رو قلبمه …
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید
دانلود رمان عشق خوشنام من... بهاره طی یک اتفاق که برای دلارا میافتد متوجه رازی درباره ی او می شود بهمین دلیل مجبور به همکاری با پلیس می گردد، که باید وارد باندی شود که کار اصلی آن قاچاق عتیقه اس در این راه با سرگرد این پرونده (هونام) به عنوان خریدار یک عتیقه وارد باند مودت میشوند و …