رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی با فرمت پی دی اف PDF
رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
مطالب محبوب
دانلود رمان وحشی به قلم علی زیبایی با لینک مستقیم

دانلود رمان وحشی به قلم علی زیبایی با لینک مستقیم

دانلود رمان وحشی به قلم علی زیبایی با لینک مستقیم

رمان وحشی نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، مافیایی، انتقامی

تعداد صفحات : ۱۱۲۸

خلاصه رمان وحشی:

دانلود رمان وحشی… آرام، زیباترین دختری بود که تا به حال دیده بودم؛ واقعا زیبا بود. اما شاید باورت نشه، هیچ پسری جرات نمی‌کرد دنبالش بیفته. خب، چه کسی توانایی مقابله با دختری رو داشت که توی حداقل پنج رشته رزمی استاد بود؟ پدرش صاحب یک کارخانه و شرکتی بزرگ بود. شاید از خودت بپرسی چطور با همچین دختری آشنا شدم. داستان جالبی داره؛ اون برای کمک به یکی از دوستانش اومده بود و من هم همون موقع باهاش آشنا شدم.

تونستم دلش رو به دست بیارم و با هم دوست شدیم. پدرش برای من شغل خوبی جور کرد. من وکیل بودم و بعد از مدتی تمام کارهای شرکت افتاد دست من؛ انگار که قدرتمندترین فرد اونجا شده بودم. اما همین‌جا بود که داستان پیچیده‌ من شروع شد؛ می‌شه گفت همون‌جا بود که اولین گاز رو از سیب ممنوعه زدم…

پیشنهاد شایسته بعد از دانلود رمان وحشی

دانلود رمان پادشاه خون به قلم لیانا دیاکو با لینک مستقیم

دانلود رمان مفت باز به قلم ماهور ابوالفتحی با لینک مستقیم

دانلود رمان غمزه‌ های کشنده‌ی رنگ‌ ها دقایقی قبل از مرگ به قلم گلناز فرخ نیا با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان وحشی

نمی‌دونم این فکر از کجا توی ذهن من افتاد ولی…!

ولى وسوسه ثروت از همه چی قویتره… من وسوسه شدم.

یک نقشه کوچیک ریختم که با کمک اون بتونم پول خوبی به جیب بزنم. یک دله دزدی آروم و بی صدا…!

یک شرکت صوری درست کردم و چند تا معامله با شرکت پدر آرام انجام دادم. شرکا فریب خوردند توی تله افتادند و

طبق یک معامله همه چیز رو باختند… من دنبال مقدار کمی ثروت بودم ولی همه چیز رو به دست آوردم.

ظرف یک هفته اون شرکت صوری ناپدید شد و خانواده آرام ورشکست شدند حالا من یک آدم ثروتمند بودم.

مجرمی بودم که هنوز لو نرفته بود. باید قبل از بازشدن مچم، ازینجا می‌رفتم. چون بالاخره همه چی روشن میشد و من…!

من ماندم بین دو راهی یا باید قید ثروت و بعدا آزادی ام رو می‌زدم یا کسیو که دوست داشتم رها می‌کردم.

من هم آرام رو رها کردم و در اولین فرصت خانواده ام رو فرستادم خارج کشور و بعدش خودم بهشون ملحق شدم…

خودم از زشتی این کارم باخبرم. راستش فکر نمی‌کردم اینقدر ثروت گیرم بیاد.

من دهنمو واسه لقمه های کوجیک باز کرده بودم اما وسط یک ضیافت افتادم.

دیگه راه برگشتی نداشتم. اگر کسی متوجه میشد کارم تموم بود. مجبور شدم آرام را رها کنم و رهاش کردم

زندگی همیشه سخت نیس. همیشه هم طبق میلمون پیش نمیره.

ولی از اون سال به بعد، زندگی شد اونچه که من دوست دارم و راستشو بخواین آرامو فراموش کردم.

من غرق شدم در ثروت. در زندگی جدید. در آدم‌های جديد!

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

خلاصه کتاب
آرام، زیباترین دختری بود که تا به حال دیده بودم؛ واقعا زیبا بود. اما شاید باورت نشه، هیچ پسری جرات نمی‌کرد دنبالش بیفته. خب، چه کسی توانایی مقابله با دختری رو داشت که توی حداقل پنج رشته رزمی استاد بود؟ پدرش صاحب یک کارخانه و شرکتی بزرگ بود. شاید از خودت بپرسی چطور با همچین دختری آشنا شدم. داستان جالبی داره؛ اون برای کمک به یکی از دوستانش اومده بود و من هم همون موقع باهاش آشنا شدم. تونستم دلش رو به دست بیارم و با هم دوست شدیم. پدرش برای من شغل خوبی جور کرد. من وکیل بودم و بعد از مدتی تمام کارهای شرکت افتاد دست من؛ انگار که قدرتمندترین فرد اونجا شده بودم. اما همین‌جا بود که داستان پیچیده‌ من شروع شد؛ می‌شه گفت همون‌جا بود که اولین گاز رو از سیب ممنوعه زدم...
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

تبلیغات متنی
درباره سایت
رمان vip مرجع دانلود و خرید رمان های ممنوعه، رمان های بدون سانسور، رمان های اروتیک، رمان های بزرگسال، رمان های کمیاب، رمان های ایرانی، دانلود رمان های عاشقانه pdf و خرید پی دی اف رمانه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.