رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی با فرمت پی دی اف PDF
رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
مطالب محبوب
دانلود رمان گرگاس [جلد ¹] به قلم حدیث با لینک مستقیم

دانلود رمان گرگاس [جلد ¹] به قلم حدیث با لینک مستقیم

دانلود رمان گرگاس [جلد ¹] به قلم حدیث با لینک مستقیم

مشخصات رمان:

  • اسم رمان: گرگاس [جلد ¹]
  • اسم نویسنده: حدیث
  • ژانر رمان: پلیسی، مافیایی، انتقامی، درام، عاشقانه
  • فرمت رمان: PDF، EPUB
  • تعداد صفحات رمان: 1284
  • مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون و…

معرفی رمان گرگاس [جلد ¹]”

رمان گرگاس به قلم نویسنده معتبر، حدیث، داستانی پیچیده و هیجان‌انگیز از موجوداتی مرموز و خطرناک به نام گرگاس‌ها را روایت می‌کند. گرگاس‌ها موجوداتی هستند که حاصل جفت‌گیری سگ و گرگ بوده و از ترکیب هوش و ذکاوت سگ‌ها با شجاعت و بی‌رحمی گرگ‌ها به وجود آمده‌اند. این موجودات که به شدت جذاب و کاریزماتیک هستند، به هیچ وجه قابل پیش‌بینی نیستند و دارای رفتارهایی تهاجمی نسبت به انسان‌ها می‌باشند.

در این رمان، شخصیت‌های مختلف درگیر ماجراهای هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی می‌شوند و در بین رازهای پنهان، روابط پیچیده و مسائل انتقامی، خواننده را درگیر می‌کنند. داستان با حضور شخصیت‌هایی همچون بوراک، کیهان و الیف پیش می‌رود و هیجان و تعلیق را در هر صفحه افزایش می‌دهد. این رمان با ترکیب ژانرهای مختلف پلیسی، مافیایی، انتقامی و عاشقانه، یک تجربه فراموش‌نشدنی را برای خوانندگان فراهم می‌آورد.

رمان‌های مرتبط:


خلاصه رمان گرگاس [جلد ¹]

رمان گرگاس داستان موجوداتی نیمه‌انسان و نیمه‌حیوان به نام گرگاس‌ها را روایت می‌کند که در دنیایی پر از راز و معما زندگی می‌کنند. این موجودات از نظر ظاهری بسیار جذاب و کاریزماتیک هستند اما رفتاری غیرقابل پیش‌بینی دارند. آن‌ها به شدت نسبت به انسان‌ها احساس تنفر دارند و با حمله به آن‌ها وارد نبرد می‌شوند. در این میان، شخصیت‌هایی مانند بوراک، کیهان و الیف با هم درگیر هستند و در حالی که با مرگ و انتقام دست و پنجه نرم می‌کنند، داستان به شکل هیجان‌انگیزی پیش می‌رود.

در یکی از فصول داستان، الیف که در شوک از مرگ بوراک قرار دارد، به شدت ناراحت است و نمی‌تواند باور کند که او دیگر در میانشان نیست. در این زمان، کیهان که از همه چیز باخبر است، سعی در آرام کردن آسو دارد، اما آسو از اینکه او از ابتدا سکوت کرده و از وضعیت واقعی بوراک مطلع بوده است، خشمگین است. این بحران‌های احساسی و انتقامی در کنار رازهای مرموز، داستان را پر از هیجان و درام کرده است.


بخشی از رمان گرگاس [جلد ¹]

الیف اومده بود، الیف اینجا بود. رفتم سمتش و صداش زدم.
الیف… الیف… بوراک اینجاست. بوراک تو اون اتاق خوابیده.
الیف هم صدام رو نمیشنید. خشکش زده بود و به زمین چشم دوخته بود. حتی گریه هم نمیکرد. تو شوک بود. دستاش رو گرفتم و ازش خواستم بلند شه.

الیف… بوراک اونجاست، دستاش یخ زده، بلند شو بریم بیاریمش بیرون. الیف صدامو میشنوی؟ الیف خواهش میکنم یه کاری کن. خواهش میکنم پاشو بریم بوراک رو از اون اتاق بیرون بیاریم.
کنارش زانو زدم. صورتش رو به طرف خودم کشیدم.
الیف صدامو میشنوی؟

نگام نمیکرد. چرا اینطوری رفتار میکرد؟ بوراک که زنده بود پس چرا الیف خوشحال نبود؟
یه حلقه از دست الیف به زمین افتاد. متعجب حلقه رو از رو زمین برداشتم. اسم الیف داخلش حک شده بود.
این حلقه ی بوراک بود. حلقه نامزدیشون بود. چیشده بود؟ چرا حلقه ی بوراک دست الیف بود؟ مگه نباید دست خود بوراک باشه؟
چرا الیف انقدر ناراحت بود؟

حلقه ی بوراک دست تو چیکار میکنه؟ مگه همیشه تو انگشت خودش نیست؟
هنوز جواب نمیداد. هنوز همونطور اونجا نشسته بود و به زمین چشم دوخته بود. به اتاقی که بوراک توش خوابیده بود نگاه کردم.

این یعنی چی؟ یعنی بوراک برای همیشه رفت؟ یعنی ما رو برای همیشه تنها گذاشت و رفت؟
بوراک مرده بود… تمام خاطراتم با بوراک از جلوی چشمام گذشتن. تمام خاطراتمون از کودکی تا الان.
چطور تونست ترکم کنه؟ چطور اجازه داد که یه درد رو دوبار تجربه کنم؟
بوراک مرده بود و من هنوز نمیتونستم باور کنم. دست های کسی رو پشتم حس کردم. اون دست‌ها سعی داشتن بلندم کنن.

از نحوه‌ی لمس کردنش هم میتونستم تشخیصش بدم. کیهان بود. کیهان از همه چی خبر داشت.
پاشو آسو جانم.
بلند شدم. نگاهش کردم. مستقیم خیره شدم به چشم‌هاش. ناراحت بود. چشم‌هاش ناراحت بودن. دستش که روی بازوم نشسته بود رو کنار زدم.
دیگه فکر نکنم دوست داشته باشم دستمو بگیری.
آسو…
دستمو بالا بردم. نذاشتم ادامه بده.
تو همه چیو میدونستی. تو از اول همه چیو میدونستی و سکوت کردی. تو میدونی بوراک درگیر چیشده و هنوز هم سکوت کردی، حتی مطمئنم میدونی قاتلش کیه ولی بازم سکوت کردی. این تو نیستی کیهان، کیهانی که من میشناختم این نیست.
ازش فاصله گرفتم. من هنوز نتونسته بودم با مرگ بوراک کنار بیام.


پیشنهاد نصب اپلیکیشن نودهشتیا

برای دسترسی راحت‌تر به رمان‌های دیگر و مطالعه آنلاین گرگاس [جلد ¹] و بسیاری دیگر از رمان‌ها، پیشنهاد می‌کنیم اپلیکیشن نودهشتیا را دانلود کنید. این اپلیکیشن امکان خواندن و دانلود رمان‌های مختلف را با فرمت‌های متنوع فراهم می‌کند.


 انتشار رمان توی شایسته

اگر نویسنده محترم گرگاس [جلد ¹]، خانم حدیث، از انتشار این رمان در سایت شایسته ناراضی باشد، می‌تواند با ارسال درخواست حذف، رمان را از سایت بردارد.

خلاصه کتاب

رمان گرگاس داستان موجوداتی نیمه‌انسان و نیمه‌حیوان به نام گرگاس‌ها را روایت می‌کند که در دنیایی پر از راز و معما زندگی می‌کنند. این موجودات از نظر ظاهری بسیار جذاب و کاریزماتیک هستند اما رفتاری غیرقابل پیش‌بینی دارند. آن‌ها به شدت نسبت به انسان‌ها احساس تنفر دارند و با حمله به آن‌ها وارد نبرد می‌شوند. در این میان، شخصیت‌هایی مانند بوراک، کیهان و الیف با هم درگیر هستند و در حالی که با مرگ و انتقام دست و پنجه نرم می‌کنند، داستان به شکل هیجان‌انگیزی پیش می‌رود.

در یکی از فصول داستان، الیف که در شوک از مرگ بوراک قرار دارد، به شدت ناراحت است و نمی‌تواند باور کند که او دیگر در میانشان نیست. در این زمان، کیهان که از همه چیز باخبر است، سعی در آرام کردن آسو دارد، اما آسو از اینکه او از ابتدا سکوت کرده و از وضعیت واقعی بوراک مطلع بوده است، خشمگین است. این بحران‌های احساسی و انتقامی در کنار رازهای مرموز، داستان را پر از هیجان و درام کرده است.

لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

تبلیغات متنی
درباره سایت
رمان vip مرجع دانلود و خرید رمان های ممنوعه، رمان های بدون سانسور، رمان های اروتیک، رمان های بزرگسال، رمان های کمیاب، رمان های ایرانی، دانلود رمان های عاشقانه pdf و خرید پی دی اف رمانه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های وی آی پی | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.