دانلود رمان دل به قلم سارا بانو با لینک مستقیم
مشخصات رمان:
رمان دل یکی از آثار محبوب نویسنده سارا بانو است که در ژانر عاشقانه و خشن با تم ازدواج اجباری نگاشته شده است. داستان این رمان حول محور شخصیتهای اصلی آن میچرخد که در مواجهه با چالشهای زندگی، روابط پیچیده و غیرمنتظرهای را تجربه میکنند. در این داستان، به خوبی میتوان به تضادهای درونی و بیرونی شخصیتها پی برد که در طول داستان شکل میگیرند.
این رمان با پرداخته به موضوعاتی همچون ازدواج اجباری، تعهدات اجتماعی، و احساسات درگیر و بر انگیزنده، مخاطب را درگیر خود میکند. شخصیتهای رمان به مرور با مشکلات خود روبرو شده و تلاش میکنند از بحرانها و دشواریها عبور کنند. اگر به دنبال رمانی با داستانی جذاب و پر از هیجان هستید، دل یکی از بهترین انتخابها خواهد بود.
رمان های مرتبط:
رمان دل داستان مردی به نام راستین است که شبها پس از یک روز سخت کاری به خانه بازمیگردد. یک شب، درست زمانی که داشت به خانه میرسید، دختری جلوی ماشینش را میگیرد و از او تقاضای کمک میکند. دختر به راستین میگوید که از ازدواج اجباری که قرار است برای او انجام شود فرار کرده و نیاز به کمک دارد. راستین که ابتدا سردرگم است، پس از شنیدن توضیحات بیشتر از دختر، تصمیم میگیرد به او کمک کند. این آشنایی ساده به سرعت به یک داستان پیچیده و پر از چالشهای عاطفی و اجتماعی تبدیل میشود.
در حالی که راستین درگیر ماجرای دختر و ازدواج اجباری او میشود، خود نیز با مسائل شخصی و درگیریهای ذهنی و عاطفی مواجه میشود که نشان از کشمکشهای درونی او دارد. شخصیتهایی که در این رمان وارد میشوند، هر کدام نقشی مهم و حیاتی در پیشبرد داستان دارند و در نهایت این رمان به یک سفر احساسی و پیچیده تبدیل میشود.
“میکشمت امیرفلاحی، خودم میکشمَت… گوشیمو برداشتم و شماره مهرداد رو گرفتم.
×بله داداش
+مهرداد امیر فلاحی رو یادته؟
×آره داداش
+اطلاعات مهم منو دزدیده، باید پیداش کنم
×چی؟ یعنی چی دزدیده!
+داستانش مفصله، باید ببینمت
+باشهتماس رو قطع کردم و به طبقه پایین رفتم… حدود ۴۰ دقیقه گذشت تا مهرداد خودشو برسونه
×خوب داداش، تعریف کن ببینم… تمام ماجرای دیشب رو براش تعریف کردم. چشمهاش از تعجب گرد شده بود.
×داداش، خدایی به یه دختر غریبه اعتماد کردی!!!
+خر شدم، احمقم که دوباره اعتماد کردم
×حالا ناراحت نشو، پیداش میکنم…هانا تمام مدارک رو به فلاحی دادم. لبخندی زد:
^آفرین دختر خوب، کارت عالی بود.و با ادامه حرفش تمام چکهای پدرمو روی میز انداخت و ادامه داد:
دیگه کسی با تو و پدرت کاری نداره.
چکها رو برداشتم و هنوز چند قدمی برنداشته بودم که با صدای فلاحی متوقف شدم.
صبر کن… برگشتم سمتش.
اون جلوی من ایستاد.
حیف تو نیست؟ اگر با من رابطه برقرار کنی، قول میدم به هرچی که میخوای برسی.
+ببین آقای فلاحی، من فقط بخاطر پدرم اینکارو کردم و حاضر نیستم خودمو بفروشم…
لبخندی زد.
باشه، ولی هر موقع خواستی آغوش من بازه…از اتاقش بیرون زدم و راه خونه رو در پیش گرفتم. وارد محله قدیمیمون شدم. همسایههای فضول دم در نشسته بودن و حرف میزدن. با دیدن من شروع کردن به پچپچ کردن.
توجهی نکردم و کلید در رو انداختم و بازش کردم. وارد خونه شدم.
+بابا… بابا… بابا کجایی؟مثل اینکه خونه نبود. شونهای بالا انداختم و به سمت اتاقم رفتم تا استراحت کنم. ساعت ۱۲ شده بود و بابا هنوز نیومده بود. خیلی نگرانش بودم. دلم مثل سیر و سرکه میجوشید. نمیدونستم باید چیکار کنم. با شنیدن صدای در، سریع رفتم تا بازش کنم.
وقتی بازش کردم، نمیتونستم صحنه روبهرویم رو باور کنم. بابام با صورت خونین و بیجان جلوی در افتاده بود… رفتم جلو، صداش زدم:+بابا… بابا….
ولی جوابی نمیداد. اشک تو چشام جمع شد و جیغ کشیدم.
+باباااا”
برای دسترسی به رمانهای بیشتری مانند دل و خواندن آنلاین یا دانلود رایگان آنها، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را نصب کنید. این اپلیکیشن به شما این امکان را میدهد که به راحتی رمانهای جدید و قدیمی را در دستگاه خود داشته باشید و از خواندن آنها لذت ببرید.
اگر نویسنده دل از انتشار رمان خود در سایت شایسته ناراضی است، لطفاً از طریق درخواست رسمی حذف رمان از سایت اقدام فرمایید.
رمان دل داستان مردی به نام راستین است که شبها پس از یک روز سخت کاری به خانه بازمیگردد. یک شب، درست زمانی که داشت به خانه میرسید، دختری جلوی ماشینش را میگیرد و از او تقاضای کمک میکند. دختر به راستین میگوید که از ازدواج اجباری که قرار است برای او انجام شود فرار کرده و نیاز به کمک دارد. راستین که ابتدا سردرگم است، پس از شنیدن توضیحات بیشتر از دختر، تصمیم میگیرد به او کمک کند. این آشنایی ساده به سرعت به یک داستان پیچیده و پر از چالشهای عاطفی و اجتماعی تبدیل میشود.
در حالی که راستین درگیر ماجرای دختر و ازدواج اجباری او میشود، خود نیز با مسائل شخصی و درگیریهای ذهنی و عاطفی مواجه میشود که نشان از کشمکشهای درونی او دارد. شخصیتهایی که در این رمان وارد میشوند، هر کدام نقشی مهم و حیاتی در پیشبرد داستان دارند و در نهایت این رمان به یک سفر احساسی و پیچیده تبدیل میشود.