خلاصه کتاب:دانلود رمان خان کوچک... فواد خانی که با هر اخم و نگاهش، دل اهالی روستا را میلرزاند، دلباختهی دخترعموی خود، سراب است. اما سراب به خدمتکار عمارت، محمد، دل بسته و سرانجام با او فرار میکند. غرور زخمی فواد او را بر آن میدارد که سراب را به عذاب بیندازد، اما این جدال طولانی نیست؛ سراب به تدریج پی میبرد که عشق او به محمد تنها یک شیفتگی زودگذر بوده و احساس عمیقتری به فواد در دلش جوانه میزند. در نهایت، او با عاشقانههای فواد همراه میشود و قلبش را به او میسپارد. اما درست شب حجله، محمد بازمیگردد و سراب را میرباید، ماجرا را به نقطهای غیرمنتظره و خطرناک میکشاند...