خلاصه کتاب:
مهراب شمس، سرگردی که به دلیل ویژگیهای خاصش به "هاسکی" معروف است، برای حل یک پرونده قتل به بوشهر میرود. هنگام بررسی صحنه قتل، او به شخص عجیبی برخورد میکند: ماهور، خبرنگار باهوشی که اطلاعات سری از پرونده دارد. اما او حاضر نیست توضیح دهد که چگونه این اطلاعات را به دست آورده است. مهراب شمس و ماهور در مسیر پیچیدهای قرار میگیرند که سرشار از معما، راز و کشمکش است و این داستان جذاب به ماجراهایی پر از تعلیق و پیچیدگیهای جنایی و عاطفی میانجامد.
خلاصه کتاب:
در زندگی معمولاً میگویند که حق انتخاب داریم، اما گاهی اوقات سرنوشت است که مسیر زندگی را تعیین میکند. ساغر، دختر سرهنگ حاتمی، از محدودیتهای زندگیاش که به واسطه شغل و موقعیت پدرش به او تحمیل شده، گلهمند است و همیشه به دنبال راهی برای فرار از این زندگی بوده است. زندگی او در ریتم خستهکنندهای پیش میرود تا اینکه به جرم قتل عمد دستگیر میشود.
رسوایی ناشی از این جرم به قدری بزرگ و غیرقابل جبران است که از همه بدتر، شهادت دوستان ساغر علیه او در دادگاه است. همه چیز به حدی واقعی به نظر میرسد که حتی خود ساغر نیز گاهی باور میکند که ارسلان ابرودی را واقعاً او کشته است.
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری به نام شقایق است که در یک کشتار گروهی اعضای خانوادهاش را از دست داده و تنها به عنوان شاهد این قتلها باقی مانده است. او تحت حمایت یک پلیس سختگیر به نام علیرضا قرار میگیرد. با این حال، شقایق به دلیل آنچه که در گذشته برای خانوادهاش رخ داده، پلیسها و به ویژه علیرضا را مقصر میداند و از آنها کینه به دل دارد. این کینه باعث ایجاد تنشها و پیچیدگیهایی در رابطه آنها میشود که داستان را به سمت اتفاقاتی غیرمنتظره پیش میبرد.
رمان با پایانی خوش به سرانجام میرسد.
خلاصه کتاب:
فرنگیس، دختر جوانی که در زندگیاش با دردها و زخمهای بیپایان دست و پنجه نرم میکند، نمیداند که تلنگری به باز شدن مخزن دردهای پنهانش سرنوشت بود یا چیزی دیگر. زندگی پیچیده و پر از چالشهای او، درگیریهای پلیس با قاچاق مواد مخدر را به سوژه داغ خبرنگاری جوان تبدیل میکند که در این مسیر وارد داستان فرنگیس میشود. سرنوشت این دو نفر در این مسیر پر از هیجان و کشمکش، بهطور غیرمنتظرهای در هم میپیچد.
خلاصه کتاب:
در گذشته اتفاقاتی رخ داده و اکنون یک سرگرد زخمخورده به دنبال قاتل پدرش میگردد. در این میان، یک دختر معصوم به طور ناخودآگاه درگیر یک تراژدی میشود و در حال تبدیل به قربانی است. سرنوشت این دو نفر در این مسیر چه خواهد شد؟ داستان با پایانی خوش به سرانجام میرسد.
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری به نام "آشوب" است که یک تامبوی لزبین (بوچ) است و عاشق رئیس مغرور و بوچ خود، به نام "پرتو" میشود. هر دو لزبین بوچ هستند و عاشق یکدیگر، اما هیچکدام احساساتشان را به هم نمیگویند. در این میان، شخص سومی به نام "بیتا" وارد مثلث عشقی میشود. زندگی آشوب با آشنایی با یک روانی گره میخورد و او به طور تصادفی در جنگل اسرارآمیزی گم میشود که ماجراهای عجیب و رمزآلودی در آن رخ میدهد.
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری به نام "پرشان" است که بسیار شیطون و مقاوم است. پرشان دوبار در تلاش برای تجاوز از سوی پسری به نام سپهر قرار میگیرد، اما در هر دو بار از خطر نجات پیدا میکند. در یک جشن، او با پسری به نام "مهرداد" آشنا میشود. مهرداد تصمیم دارد هر طور که شده او را به دست بیاورد، ولی پرشان در برابر او مقاومت میکند. از طرفی، مادر بزرگ پرشان روی ازدواج او با مهرداد پافشاری دارد. در نهایت، پرشان تصمیم میگیرد که برای یک ماه تنها زندگی کند و نشان دهد که میتواند از پس زندگیاش برآید. در این مسیر اتفاقاتی رخ میدهد که تغییرات زیادی در زندگی پرشان به وجود میآورد.
خلاصه کتاب:
دختری مغرور و زیبا به نام "آناهید" عاشق خانوادهاش است. پس از مرگ خواهرش، آناهید به کشور پدرش ایران باز میگردد تا انتقام خواهرش را بگیرد. اما به دلیل مشکلی که برای پسر عمویش پیش میآید، مجبور میشود خود را فدای او کند. مشکلی که زندگی آناهید را بهطور کامل تغییر و دچار تحولی بزرگ میکند. در این مسیر، داستان پر از عشق و چالشهایی است که زندگی شخصیتها را درگیر میکند و در نهایت با یک پایان خوش همراه است.
خلاصه کتاب:
رمان منم طهورا داستان دختری به نام طهورا است که از نسل کوروش کبیر است و در جستجوی انتقام از کسانی است که خانوادهاش را به قتل رساندهاند. در این راه، طهورا به عنوان یک قناص ماهر، با دقت و تمرکز بالا به هدفگیری و شلیک پرداخته و در نهایت به دنبال گرفتن انتقام خون پدر، مادر و برادرش است. داستان با کشمکشها، لحظات پرتنش و تصمیمات سخت طهورا پیش میرود. این رمان با ترکیب جذاب عاشقانه و پلیسی، به دنبال نشان دادن یک شخصیت قدرتمند و سرسخت است که نمیخواهد تسلیم شود.
خلاصه کتاب:
رمان لابیرنت" داستان دو دوست، دو پلیس و دو برادر است که درگیر عشقی سوزان و پر از پیچیدگیها میشوند. در این داستان، بوی مرگ و خون در کنار شعلههای سوزنده یک باند مهلک پیچیده شده است. عشق و وفاداری در شرایطی بحرانی به چالش کشیده میشود و در دل این لابیرنت تاریک، شخصیتها باید با تصمیمات سخت و گاهی غیرممکن روبهرو شوند. داستانی پر از هیجان، تنش و لحظات غیرقابل پیشبینی.