دانلود رمان افسون سردار... افسون، دختری متین و معتقد، برای کمک به دوستش سر قراری میرود که زندگیاش را بهکلی دگرگون میکند. او بیخبر است که دوستش مبلغ زیادی پول از مردی به نام سردار حاتم، که یک خلافکار خشن اما آسیبدیده است، دزدیده و حالا افسون را بهجای خودش برای تصفیهحساب فرستاده.
افسون وارد عمارت سردار میشود و زندگیاش از این لحظه بهکلی تغییر میکند. او مجبور است برای حفظ اعتقاداتش بجنگد، آزارهای سردار را تحمل کند، و با فوبیاهای عجیب و غریب او کنار بیاید.
در همین گیرودار، افسون رازهایی درباره کشته شدن خانوادهاش کشف میکند، درست در زمانی که وجود او سردار مغرور را افسون کرده و به کسی تبدیل شده که همه به او انگ میزنند. کسی که همیشه از زنان فراری بود، اما حالا تنها با افسون کنار آمده است…
دانلود رمان دوباره سبز میشویم... فلورا صدر، مهندس رشتهی گیاهپزشکی، در دوران نوجوانی شیفتهی دوست برادرش، ونداد آژند، میشود. عشقی یکطرفه که با مهاجرت ونداد ناکام میماند. فلورا که تحت تأثیر مهرش به او قرار گرفته، همان رشتهای را در کنکور انتخاب میکند که ونداد از آن فارغالتحصیل شده بود.
حالا، پس از هشت سال، ونداد بازگشته است؛ این بار بهعنوان استاد در همان دانشگاهی که فلورا دوران طرح پایاننامهاش را میگذراند. او بیخبر از این است که شاگرد سختکوشش، سالهای زیادی را در سکوت عاشقش بوده است. اکنون همکاری آنها در یک طرح تحقیقاتی، عشقی را که سالها در دل فلورا پنهان بوده، دوباره زنده میکند.دانلود رمان میکائیل... با قدمهایی لرزان و خسته، تلوتلوخوران از پلهها بالا رفت. دستگیره را پایین کشید و وارد شد. زنی را دید که روی تخت نشسته بود؛ با لباس خوابی که بود و نبودش تفاوت چندانی نداشت. او آن زن را میپرستید.
با تیر کشیدن شقیقهاش، انگشتانش را به پیشانی فشرد و قدمبهقدم به تخت نزدیک شد. لباس کاریاش را از تن درآورد و آرام چهار دستوپا روی تخت خزید. موهای کوتاه همسرش را بوسید، انگشتان زخمیاش را روی استخوان گونهی او کشید و لبخندی گوشهی لبش نشست.