خلاصه کتاب:
داستان درباره "ریما"، دختری بیخیال، شاد و شیطون است که در 15 سالگی توسط یک قمارباز به فروش میرسد، اما خوششانسی و نبوغش باعث میشود از این تله فرار کند. ریما از آن پس تصمیم میگیرد از استعداد و هوشش برای ساختن خودش استفاده کند. او در مسیر زندگی تبدیل به یکی از سه هکر برتر جهان میشود، یک کابوس برای دنیای مجازی و حقیقی!
در این میان، سرگرد سانیار ستوده، مامور پرونده "کابوس تاریک" میشود. او که خود از افراد نابغه پلیس است، با چالشی بزرگ روبهروست: دستگیری ریما، دختری که در پیشبینی حرکاتش تبحر دارد.
خلاصه کتاب:
داستان درباره سارینا، دختری قوی، مستقل و تنها است که زندگی سختی را پشت سر گذاشته و از مشکلات زندگی خود عبور کرده است. در طرف مقابل، آرتین، پسری با شخصیتی انتقامجو که گذشتهاش سرشار از درد و تلخی است، قرار دارد.
سرنوشت، این دو نفر از دو دنیای کاملاً متفاوت را به هم پیوند میدهد و مسیر زندگیشان بهخاطر اتفاقات ناخواستهای در گذشته تغییر میکند. داستان روایتگر عشق، انتقام، ماجراجویی و درگیریهای مافیایی است که خواننده را تا انتها همراه خود نگه میدارد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان نسل دلدادگان... رمان نسل دلدادگان روایتگر خاندانیست که برای عشق میجنگند؛ عشقی که در گذشته اتفاق افتاده و در این میان کینهای پر از نفرت قلبی را سیاه کرده، حالا برای عشاق دیروز و امروز اتفاقاتی در شرف وقوع است! قلبهایی پر از عاشقانههای بیانتها.
خلاصه کتاب:
داستان "ملکه مافیا" درباره تقابل دو شخصیت قدرتمند در دنیای تیره و پیچیده مافیا است. داستانی سرشار از عشق، انتقام و انتخابهای دشوار، جایی که مرز بین احساسات و وظیفه بسیار باریک است.
رمان با شخصیتپردازیهای قوی و صحنههایی پر از هیجان و درگیری، خواننده را وارد دنیای تاریک و پیچیده مافیا میکند. یک عشق پرشور در دل خطراتی بیپایان و تصمیماتی که هر یک میتواند سرنوشت قهرمانان داستان را تغییر دهد.
خلاصه کتاب:
هلیا، دختری که همچون گلی زیبا از دل گلی دیگر شکوفا شده است. زندگی او با یک شباهت عجیب گره میخورد و عشق یکطرفهای که قلبش را به لرزه درمیآورد. گاه سرنوشت میتواند این شباهت را به مسیری غیرمنتظره و پر از چالش بکشاند و آرامش قلب را تا آستانه نیستی هدایت کند.
رمان "دل من" داستانی پر از احساس، چالشهای عاشقانه و جنبههایی از زندگی است که در پس هر تصمیم، یک اتفاق بزرگ رخ میدهد.
خلاصه کتاب:
نازنین سرمدی، تنها دختر ارتشبد بابک سرمدی، از کودکی زندگی سختی داشته است. دخالتهای بیجای برادر بزرگترش و طعنههای پدر، زندگی را برای او دشوار کرده بودند.
اما سرنوشت او را به مسیری عجیب و متفاوت میکشاند؛ او ناخواسته وارد یک ماجرای سفر در زمان میشود و به دنیای باستانی ایلام بازمیگردد. در آنجا، مجبور میشود با شاهزادهای به نام ریموش ازدواج کند.
اما حقیقت چیز دیگری است... آنچه او دیده و شنیده به ظاهر نیست و با رازهای عجیب و چالشهایی بزرگ مواجه میشود.
خلاصه کتاب:
لیلی دختر خودساخته ایه که با مادرش تنها زندگی می کنه..مادرش دچار عارضه ی قلبیه و طبق گفته ی پزشکش باید هرچه زودتر تحت عمل جراحی قرار بگیره..لیلی درگیر جور کردن پول عمل و داروهای مادرش میشه و چون پشتوانه ی مالی نداشته خیلی زود به بن بست می خوره..از طرفی حال مادرش روز به روز بدتر میشه..تا اینکه با مرد جوون و مرموزی به اسم ارشیا رو به رو میشه که ازش می خواد یک شب رو باهاش باشه..
پایان خوش
خلاصه کتاب:
رمان نائیریکا داستان دلبستگیها و شیطنتهای دخترانه است که در آن جدال میان دل و عقل، خندهها و گریهها را دنبال میکنیم. داستان درباره دختری است که سهمش از عشق، فاصله است. عاقبت، سنگینی غم شانههای او را میشکند، اما در این میان، کسی به زندگیاش وارد میشود که کلبه سرد قلبش را روشن میکند و تنهاییاش را پر میسازد.
خلاصه کتاب:
مهراب شمس، سرگردی که به دلیل ویژگیهای خاصش به "هاسکی" معروف است، برای حل یک پرونده قتل به بوشهر میرود. هنگام بررسی صحنه قتل، او به شخص عجیبی برخورد میکند: ماهور، خبرنگار باهوشی که اطلاعات سری از پرونده دارد. اما او حاضر نیست توضیح دهد که چگونه این اطلاعات را به دست آورده است. مهراب شمس و ماهور در مسیر پیچیدهای قرار میگیرند که سرشار از معما، راز و کشمکش است و این داستان جذاب به ماجراهایی پر از تعلیق و پیچیدگیهای جنایی و عاطفی میانجامد.
خلاصه کتاب:
در زندگی معمولاً میگویند که حق انتخاب داریم، اما گاهی اوقات سرنوشت است که مسیر زندگی را تعیین میکند. ساغر، دختر سرهنگ حاتمی، از محدودیتهای زندگیاش که به واسطه شغل و موقعیت پدرش به او تحمیل شده، گلهمند است و همیشه به دنبال راهی برای فرار از این زندگی بوده است. زندگی او در ریتم خستهکنندهای پیش میرود تا اینکه به جرم قتل عمد دستگیر میشود.
رسوایی ناشی از این جرم به قدری بزرگ و غیرقابل جبران است که از همه بدتر، شهادت دوستان ساغر علیه او در دادگاه است. همه چیز به حدی واقعی به نظر میرسد که حتی خود ساغر نیز گاهی باور میکند که ارسلان ابرودی را واقعاً او کشته است.