خلاصه کتاب:
💚 خلاصه رمان مادمازل
رستا از دوران نوجوانی به فرزام، پسر همسایه و برادر همکلاسیاش، علاقهمند شده و همواره او را تحسین کرده است. فرزام، پسری مرموز و مغرور، هیچگاه توجهی به رستا نشان نداده و بیشتر درگیر روابط مخفیانه و بازی با دوستدخترهایش بوده است. اما در کمال ناباوری، زندگی رستا زمانی دستخوش تغییر میشود که میفهمد فرزام تصمیم دارد به خواستگاری او بیاید. این اتفاق غیرمنتظره شروع ماجراهایی است که روابط پیچیده و احساسات پنهان را آشکار میکند.
خلاصه کتاب:
💚 خلاصه رمان چتری برای پروانه ها
سایه، دختری که با عشق و علاقه مادرش حمیرا را دوست دارد، ناگهان با خبری شوکهکننده روبهرو میشود. حمیرا تصمیم به ازدواج مجدد با مردی به نام داریوش گرفته و برای این کار به رضایت سایه نیاز دارد. اگرچه سایه در نهایت رضایت میدهد، اما رفتارهای مشکوک داریوش او را به وحشت میاندازد؛ آیا داریوش نیت شومی نسبت به سایه دارد؟
برای فرار از این شرایط و بههمنریختن شادی مادرش، سایه تصمیم میگیرد ازدواج کند. فرهاد، پسر آقای معدلی، که مردی ثروتمند اما سرد و بیروح است، خواستگار او میشود. اگرچه فرهاد مانند یک مجسمه سنگی به نظر میرسد، سایه همچنان مسیر دشواری را در پیش دارد که پر از رازها و تغییرات احساسی است.
خلاصه کتاب:
دانلود سراب... داستان "سراب" روایت عشق رادین به مریم، دختری مذهبی و چادری است که این عشق از زخمهای کودکی رادین سرچشمه میگیرد. اما راز او توسط یاشار، برادر بزرگترش، برملا میشود. یاشار، برخلاف رادین، فردی آرام و متشخص است که همیشه مراقب مریم بوده و این تفاوت در شخصیتهای این دو برادر داستان را جذابتر میکند.
"سراب" اولین رمان مجازی من است که با استقبال غیرمنتظرهای روبهرو شده است. از زمان انتشار، خوانندگان لطف خود را نشان دادهاند و ماهانه پیامهای محبتآمیز بسیاری دریافت میکنم. اگر به داستانهای عاشقانه با پیچیدگیهای احساسی علاقه دارید، "سراب" تجربهای جذاب و خواندنی خواهد بود.
خلاصه کتاب:
آرام، زیباترین دختری بود که تا به حال دیده بودم؛ واقعا زیبا بود. اما شاید باورت نشه، هیچ پسری جرات نمیکرد دنبالش بیفته. خب، چه کسی توانایی مقابله با دختری رو داشت که توی حداقل پنج رشته رزمی استاد بود؟ پدرش صاحب یک کارخانه و شرکتی بزرگ بود. شاید از خودت بپرسی چطور با همچین دختری آشنا شدم. داستان جالبی داره؛ اون برای کمک به یکی از دوستانش اومده بود و من هم همون موقع باهاش آشنا شدم. تونستم دلش رو به دست بیارم و با هم دوست شدیم. پدرش برای من شغل خوبی جور کرد. من وکیل بودم و بعد از مدتی تمام کارهای شرکت افتاد دست من؛ انگار که قدرتمندترین فرد اونجا شده بودم. اما همینجا بود که داستان پیچیده من شروع شد؛ میشه گفت همونجا بود که اولین گاز رو از سیب ممنوعه زدم...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان تکاور... همه چیز از شب مرموز و ترسناک شروع شد. از یک عشق قدیمی تا تباه کردن ثمره آن عشق.
آتشی که به پا شد، و قتلعامی دردناک
پروایای که از دل مهر و محبت به قعر جهنم سرد و بیروح فرو آمد و مردی که مردانه ایستاد پای عزت او…
تقابل نفرت و عواطف میان انبوه دشمنان قسمخورده و کینهتوز...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان موهایم را تو بباف... الینا نریمان دانشجوی تئاتر است او در یک خانواده ثروتمند و بیقید زندگی میکند، مادرش مدتها قبل با استاد موسیقیاش فرار کرده و او را تنها گذاشته است الینا علاقهای ،به دنیای پدرش و خانهشان ندارد و همیشه کمبود پدری واقعی و مادری دلسوز را احساس میکند.
یک روز در دانشگاه که الینا از روابط روزمره با دوستان و کلاسهایش خسته است، در حال قدمزدن به کافهای به اسم «کافه کتاب» که تازه در نزدیکی دانشگاه بازشده، میرود. وقتی برای سفارش دادن کاپوچینو به سمت پیشخوان میرود، متوجه میشود مرد میان سال تقریبا چهل و چند ساله صاحب کافه دچار ،نقصی در پای خود است. طولی نمیکشد که متوجه میشود که صاحب کافه دکتر جانبازی است که تازه به ایران برگشته و کلی هم کتاب نوشته و ترجمه کرده است …
خلاصه کتاب:
خلاصه رمان خدای یارا:
دانلود رمان خدای یارا... رمان راجب یه دختریه که قاتله و خارج از ایران زندگی میکنه طی یه سری اتفاقات با افرادی آشنا میشه که به ایران با وحشت برمیگرده…. استارت ماجرا میخوره.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان رز سفید رز سیاه... سوئیچ رو چرخوندم و با این حرکت موتور خاموش شد. دست چپم رو بالا بردم و یه نگاه به ساعتم انداختم. همون طور که دستم رو پایین آوردم، صدای باز شدن در بزرگ مدرسهشون به گوشم رسید. و کمتر از چند ثانیه، جمعیتی حجیم از دختران سورمهای پوش بیرون ریختند. سنگینی نگاههایی رو روی خودم حس میکردم که هر از گاهی با هم درگوشی پچپچ میکردند… اما بیتوجه به اونا، از همون فاصله، نگاهم فقط زوم یه نفر بود…
خلاصه کتاب:
خلاصه رمان زرناب:
دانلود رمان زر ناب... یاسر رحمانی، پسر ناخلف معتمد محله، حاج ایمان رحمانی، استاد بوکس معروف به پنجه طلایی! مرد سیو دو سالهی قد بلند و خوش هیکلی که بخاطر مشکلاتش همسرش طلاق گرفته و خانوادهاش روی دیدن او را ندارند، یک شب زن بیوهای را از چنگال یک روانی که قصد آزار و اذیت او را داشت نجات میدهد و برای محافظت از زن و پسرهایش، او را به عقد خود در میآورد…
خلاصه کتاب:
خلاصه رمان عشق خوشنام من:
دانلود رمان عشق خوشنام من... بهاره طی یک اتفاق که برای دلارا میافتد متوجه رازی درباره ی او می شود بهمین دلیل مجبور به همکاری با پلیس می گردد، که باید وارد باندی شود که کار اصلی آن قاچاق عتیقه اس در این راه با سرگرد این پرونده (هونام) به عنوان خریدار یک عتیقه وارد باند مودت میشوند و …