خلاصه کتاب:
💚 خلاصه رمان گیانم
سیتاوک، دختری جوان و وکیل حرفهای، پرونده قتلی مشکوک را در دست میگیرد. اما در راه حل این پرونده با خطراتی روبرو میشود که او را به چالش میکشد. در این مسیر، سیتاوک باید تصمیماتی بگیرد که به قیمت جانش تمام میشود. داستان روایتگر این است که چگونه یک فرد میتواند در دل مشکلاتی که از همه طرف او را احاطه کردهاند، با چالشهای درونی و بیرونی روبرو شود.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان عشق سیاه... من سوزانم، تو آمدی قلبم را مال خودت کردی و بد سوزاندیم.. و من می آیم به زودی زود.. قلبت را از ریشه میکنم و تو نمی دانی من دیگر دختر ساده و ابله اون روز ها نیستم. عوض شده ام .. و تو باعثش شدی….
- 2 نوامبر 2024
- خرید رمان, دانلود رمان, دانلود رمان پلیسی, دانلود رمان تخیلی, دانلود رمان ترسناک, دانلود رمان جدید, دانلود رمان جنایی, دانلود رمان خارجی, دانلود رمان طنز, دانلود رمان همخونه ای, دانلود رمان هیجانی, دستهبندی نشده, رمان اجتماعی, رمان ارباب رعیتی, رمان ازدواج اجباری, رمان انتقامی, رمان تاریخی, رمان تراژدی, رمان راز آلود, رمان روانشناسی, رمان عاشقانه, رمان غمگین, رمان فانتزی, رمان کلکلی, رمان مافیایی, رمان مذهبی, رمان معمایی, رمان همخونه ای
خلاصه کتاب:
دانلود نسخه جدید اپلیکیشن نودهشتیا
خلاصه کتاب:
کآریزمآ؛ شخصیتی است که به سبب ویژگی های ذاتی و یا کارهای شایسته ای که انجام داده، مورد ستایش مردم است. در زبان یونانی، از آن به عنوان قهرمان نام برده شده است.
خلاصه کتاب:
به نظرمن چیزی به اسم "عشق اول" وجود نداره! چیزی به اسم "عشق آخر" وجود داره. شاید عشق اولت همونیه که، اولین خنجر رو بهت میزنه!
زندگی من پیچیده تر از یک زندگی ساده بود، شاید فکر می کردم تنها مرگ من میتونه همه چیز رو تموم کنه هرگز به آدم های بی ارزش اعتماد نکن الکی بزرگشون نکن چون یه روزی همون آدم تورو نابود میکنه، همیشه زندگی اون جوری که انتظارش رو داری پیش نمیره!
خلاصه کتاب:
در اوج حس کردن زیباترین احساس دنیا، شده ناگهان سیلی دردناکی بر جانت بنشیند؟
ترک شدن و روی دست دنیا ماندن، از آن سیلیهاست. آن هم بی هیچ دلیل و منطقی.
یک شب، در حضور آرامش آرام میگیری و صبح فردا در دستان آشوب سرنوشت چشم میگشایی. در دوران گم میشوی؛
اما زمان تو را با هجده سالگیات آشنا میکند. این قصه، داستان هجده سالهایست که بهدنبال گمشدهاش میگردد. گم شدن
دیگری اما، بهانهای میشود برای پیدا کردن خودش! آدمها! مگر چقدر زندهایم؟
بگذارید گم شدهام را پیدا کنم تا دیر نشده.
»و شاید به قول لیلی داستانم، این قصه را هم باید باکمی عسل خواند!
خلاصه کتاب:
ريتا، دختري لجباز و قوي، با روحيه ايي فوق العاده شاد که با وجود سن کمش، سرآشپز يک رستورانه. اما طي اتفاقي، از اونجا اخراج ميشه و توسط يک پيرمرد مرموز، وارد يک رستوران مجلل و شيک ميشه. اونجا درگير اتفاقاتي ميشه که...!
خلاصه کتاب:
دخترکی توی روی خانوادش ایستاد تا بر خلاف میل اون ها با عشقش ازدواج کنه. یه ازدواج ناموفق که به کتک کاری های زجر آور می رسه، یه زندگی که هیچ حامیت کننده ای نداره. دخترک به پای مرگ و خود کشی می رسه، ولی مرد خیری دستش رو می گیره و اون رو توی کارخونش مشغول به کار می کنه، ولی پسر حاجی به اون تهمتی می زنه که... پایان خوش