خلاصه کتاب:
دانلود رمان تارگت... ميران محمدی پسری سختگیر و متعصب نسبت به جنس مونث، زخم خورده از اتفاقات گذشته زندگیاش بود. او در به در به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش میگشت و میخواست همان زخمهایی را که از دیگران خورده بود، به قلب باعث و بانی پریشانیاش بزند. پس از مدتها تلاش برای پیدا کردن شخص مورد نظر، بالاخره دخترش را پیدا میکند و او تبدیل به سوژه زندگیاش میشود. دختری که باید تقاص مادرش را پس بدهد؛ دختری ساده و سر به زیر که به نظر میرسید مناسبترین گزینه برای تبدیل شدن به سیبل هدف او باشد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان طالع اغبر... البرز محتشم به تازگی رهبر گروه بزرگی از خونآشامهای اصیل شده. مردی مستبد و یکهتاز که تو ملک شخصیش یک درخت ارس رشد کرده. درختی که فقط خود البرز میدونه چه راز ترسناکی پشتش پنهان شده.
البرز پانزده سال پیش به خاطر تنهایی و عذاب وجدان زیادی که به خاطر قتلعام طایفه گرگینهها داشته، یک دختر بچه پنجساله رو به فرزندخواندگی قبول میکنه تا حواسش از مشکلات و عذاب وجدانش پرت بشه. نهال، دختر بانمکیه که انسانه و هیچ نمیدونه پدرخوانده عزیزش خونآشامه.
البرز به شدت نهال رو دوست داره ولی همیشه از اینکه هویتش برای دخترک فاش شه میترسه…
(اغبر به معنی شوم / تاریک / اغبارآلود)
خلاصه کتاب:
دانلود رمان عروس فراری... پدر و مادر بهار تصمیم به جدایی از یکدیگر میگیرند، هرچند که میدانستند موجودی در شکم حوریه، مادربهار در حال رشد است. آنها از یکدیگر جدا میشوند و چند ماه بعد، مادر بهار متوجه میشود که جنین یک دختر است. حالا که جنسیت بچه را میدانست، او را بیشتر از پیش دوست میداشت.
به همین دلیل، پیش برادرش رضا میرود و در آنجا زندگی میکند. دختر به دنیا میآید، اما متاسفانه مادرش پا به دنیای ابدیت میگذارد و این دختر پیش داییاش زندگی میکند. او بسیار وابسته به دختر داییاش میشود و رها را همچون خواهر دوست میدارد. با گذشت زمان و بزرگ شدن او، اتفاقاتی در اطرافش میافتد. رها بیاحتیاطی میکند که پای بهار هم وارد آن ماجرا میشود و زندگیاش دستخوش تغییرات عذابآوری میشود. او مجبور میشود به خاطر رها...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان شراب... ونوس با شوهرش علی به بنبست رسیده، اما توانایی مراجعه به دادگاه و طلاق گرفتن ندارد. علی سرکار نمیرود و اجازه هم نمیدهد ونوس کار کند. ماههاست که در خانه نشسته و در نهایت فقر، با اخلاق گندش سوهان روح ونوس شده. یک شب ونوس به مهمانی یکی از دوستانش میرود تا شغلی برای شوهرش جور کند. بدقولی یک رفیق مجبورش میکند که دیروقت پیاده به خانه برود. سرنوشتش با دزدیده شدن توسط چند زن تغییر میکند. چشم باز میکند و میفهمد در کشور دیگری است. مردی بالای سرش است که …
خلاصه کتاب:
دانلود رمان بیگانه... ترنم دختری دهه شصتی از یک خانواده مذهبی و متعصب است که در خانه پدربزرگش زندگی میکند. زندگی ترنم روی روال عادی خود پیش میرود تا اینکه پسر عمویش، سیاوش، نامزدش دقیقا یک شب قبل از عروسی میمیرد و ترنم عروس نشده، بیوه میشود! حالا حدود ۴-۵ سال از مرگ شوهرش گذشته و پسر عموی بزرگترش، سالار، برادر سیاوش، پزشک زنان و زایمانی که در آلمان بهترین زندگی را دارد، به ایران بازمیگردد. سالار که دلش برای ترنم گیر کرده است، حالا باید به دستور پدربزرگش با ترنم عقد کند و…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان همه زخم های من از عشق است... رها از جانان خداحافظی کرد و گوشی کرمرنگ را سرجایش میگذاشت که صدای همسرش را شنید که با خنده میگفت: «غمت نباشه، من عاشقتم.» رها منتظر ماند تا حرفهای عشقش تمام بشود و بعد با خوشحالی تماس تلفنی را قطع کرد و مشغول مرتب کردن صفحهی میز کارش شد. همچنان گرم تمیز کردن بود که بیاختیار آهی از دلش بیرون جهید.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان فصلهای نخوانده عشق... راههای نرفته بسیارند، رازهای نادانسته نیز، و زندگی کتابی است که فصلهای ناخوانده بسیار دارد. مگو: تا کی؟ تا چند؟ کتاب را ورق بزن، گام بردار، زندگی بر چکاد عشق، روزی گل خواهد داد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان رفیق روزهای بد... هامون و نامزدش منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلایل نامعلومی سقط میشود. هامون که فکر میکند مشکل از هستی است، به او دلداری میدهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر میکند؛ مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچهدار شدن نیست. این موضوع باعث میشود که هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند. در این میان، سلوا، یکی از همکلاسیهای قدیمی او، حاضر میشود نقش زن باردار هامون را بازی کند تا او بتواند حق و حقوق خودش را از خانوادهاش بگیرد. غافل از اینکه سلوا پنهانی دل در گرو هامون دارد...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان معشوقه شیطان... -شیطان اینه؟ با تعجب به منصور نگاهی انداختم.
- آره قربان، اینه.
- اما اینکه…
- آره، یه زنه؟ گول قیافه مظلومشو نخورید قربان، مارمولکیه که دومی نداره.
متعجب به دختر مقابلم نگاهی انداختم. چشمان کشیده، قد متوسط، اندام مزون.
- میبینی آقا، چشماش خدای شرارته. بهش میگن شیطان ساکت.
این دختر بیشتر به الهه زیبای رم باستان میخورد تا شیطان ساکت.
- چرا ساکت؟
- چون اون لاله، قربان.
بیاختیار قهقهای زدم. یک دختر بچه لال اینجوری تن و بدن این نره غولها رو لرزونده؟
- پاشو خودتو جمع کن مرد…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان قبله گاه شیطان... من گلبرگم، شب زایمانم از خونهی شوهرم فرار کردم چون میخواست تو اون وضعم بهم دست درازی کنه. نیمهشب با ماشینی تصادف کردم که صاحبش دکتر خوشقد و بالایی بود که من رو برد خونش. طلاقم رو گرفت و برای این که تحت حمایتش باشم من رو صیغه کرد. قرار نبود بینمون اتفاقی بیوفته، ولی...