دانلود رمان PDF | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی با فرمت پی دی اف PDF
دانلود رمان PDF | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی
پست های ویژه
مطالب محبوب

خلاصه کتاب: دانلود رمان تصاحب... من اِلوینم… دختر هجده ساله‌ای که برای فرار از تنهایی قبول کردم یک سال زیر دست رئیس مافیای خشنی بشم که دوازده سال ازم بزرگتر بود. رئیس مافیایی که افتخارش سنگدلیش بود و آدماش بهش لقب شکارچی داده بودن. قوانین زیادی داشت و مهم‌ ترینش، قانونی بود که برای روابطش وضع کرده بود؛ عاشق شدن ممنوع! متاسفانه‌ علی‌ رغم اخطارهایی که داده بود، طی زمانی که باها ش زندگی می‌کردم عاشقش شدم و…

خلاصه کتاب: دانلود رمان مست بی گناه... ۱۶ ساله شده بودم. در شب جشن تولدی که قرار بود جشن بله برونم باشد و خاله برایم انگشتر نشان بیاورد اما تولدم شده بود و خانواده‌ی خاله نیامده بودند… یاسین نیامده بود و من مانده بودم با دنیایی از ترس و اضطراب! من مانده بودم با این حال که دیگر دختر قبلی خانه نبودم! اما یاسین برای محرم شدن‌مان نیامد… نیامد که نیامد… یاسین رفته بود.

خلاصه کتاب: دانلود رمان حوالی کوچه خورشید... پریماه دستی به قلم دارد و تصمیم می‌گیرد به صورت ناشناس قصه‌ی زندگی آدم‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌ کند را بنویسد. این تصمیم را وقتی گرفت که معمای بزرگی در ذهنش با دیدن یک مهمان ناشناس در خانه‌ی مامان طوبی نقش بست. شروع به نوشتن که می‌کند میانه‌های داستان قصه‌اش مورد توجه یکی از همکارهای خودش قرار می‌گیرد و باعث می‌شود قصه عضو ثابت در ستون یک مجله‌ هفتگی قرار بگیرد. همه چیز خوب پیش میرفت و پریماه راضی از بازخورد قصه‌اش در همان فضای ناشناسی که داشت بود، یک پیام دریافت می‌کند.

خلاصه کتاب: دانلود رمان حوالی کوچه خورشید... پریماه دستی به قلم دارد و تصمیم می‌گیرد به صورت ناشناس قصه‌ی زندگی آدم‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌ کند را بنویسد. این تصمیم را وقتی گرفت که معمای بزرگی در ذهنش با دیدن یک مهمان ناشناس در خانه‌ی مامان طوبی نقش بست. شروع به نوشتن که می‌کند میانه‌های داستان قصه‌اش مورد توجه یکی از همکارهای خودش قرار می‌گیرد و باعث می‌شود قصه عضو ثابت در ستون یک مجله‌ هفتگی قرار بگیرد. همه چیز خوب پیش میرفت و پریماه راضی از بازخورد قصه‌اش در همان فضای ناشناسی که داشت بود، یک پیام دریافت می‌کند.

خلاصه کتاب: دانلود رمان تخت طاووس... با تخریب خانه کلنگی قدیمی خانه کهنه ساخت مجاورش هم فرو می‌ریزد. این حادثه آغاز تقابل بین لیا و همسایه مرموز و جذابش می‌شود …

خلاصه کتاب: دانلود رمان میراث هوس... تصمیمم را گرفته بودم! کنارش ایستادم و به او نگاه کردم. انگشتانم دستانش، را لمس کردند و صورتم را به او نزدیک کردم. بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع، که فهمیدم این پسر با کسی ارتباط داشته که …! باورش نداشتم این حقیقت تلخ را اما… حالا من هم مثل خودشان بازی می‌کردم! -فکر نمی‌کردم ارتباط با تو انقدر از نزدیک خوب باشه انقدر نزدیک و دور از اون تماسای تصویری و چت‌هامون! تکانی خورد و دست روی دست‌هایم گذاشت …

خلاصه کتاب: دانلود رمان گناه نامدار... ته‌ تغاریم… پسری که از بین همه‌ی پسرای من تابو شکسته و داره تک‌ تک خط قرمزهای مادرشو رد می‌کنه. پسری به اسم نامدار… که شغل پرحاشیه‌ش، این روزها تنها دغدغه‌ی اونه. نامدارِ من، ماساژدرمانگره و چون کاربلد و زبر و زرنگه، بهش می‌گن معجزه‌گر. حالا چرا گفتم خط قرمز؟! چون گاهی مجبوره خلاف میلش، کارهایی رو انجام بده که با هدف اصلیش، یعنی درمانگری، منافات داره… و به نظرتون اون کارها چیه؟

خلاصه کتاب: دانلود رمان طالع آغشته به خون... بهش میگن گورکن، یه قاتل زنجیره‌ای حرفه‌ای که هیچ ردی از خودش به جا نمی‌زاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه… چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست… حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک بکشه! و با چهره‌ی واقعی او آشنا بشه… حکم میگه که باید اسیر بشه، اسیر او اما …

خلاصه کتاب: دانلود رمان غرور و آبرو... صدای بسته شدن درب چوبی میاد، پدر روحانی طبق عادت همیشه در سکوت کامل و با آرامش تو کابین کوچک بغلی می‌شینه و منتظر می‌مونه که شروع کنم، دستم رو روی صلیبی که از گردنم... آویزونه می‌ذارم و در حالی که قلبم مثل اسفنجی آب گرفته سنگین شده بدون اینکه از روزنه های لوزی شکل حجاب چوبی بینمون به کشیش نگاه کنم میگم:. برام از خداوند طلب آمرزش کن پدر مقدس، چون من یک گناهکارم.و “ادامه بده فرزند.” صداش مثل خودش پیر و سالخورده است …

خلاصه کتاب: دانلود رمان قاموس... آتاش تو زمان دانشجوییش عاشق یکی از هم دانشگاهیاش میشه اتاش خانواده مذهبی داره ولی دختره ک اسمش دریاس آزاده و خانواده آزادی داره اینا یه مدت باهمن اتفاقی واسه برادرزاده اتاش میفته برادرزادشم عاشق بوده ولی پدر اتاش اذیتشون می‌کنه تا اینکه برادرزاده و عشقش بهم می‌رسن ولی تصادف می‌کنن هم برادرزاده و هم شوهرش می‌میرن اتاش می‌ترسه ب دریا میگه از اول دوستت نداشتم و اینا از خودش می‌رونتش‌ حالا چند سال گذشته دریا ازدواج کرده و طلاق گرفته و کلی سختی کشیده اتاشم معلم یه روستا شده و…

درباره سایت
رمان vip مرجع دانلود و خرید رمان های ممنوعه، رمان های بدون سانسور، رمان های اروتیک، رمان های بزرگسال، رمان های کمیاب، رمان های ایرانی، دانلود رمان های عاشقانه pdf و خرید پی دی اف رمانه.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان PDF | دانلود رمان های بدون سانسور | دانلود رمان عاشقانه ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.